چه زمانی سازمانها به دنبال تعریف پروژه ارزیابی و توسعه فرهنگ سازمانی هستند؟ (چرایی WHY)
- زمانی که دیدگاه، ارزشها و عادات مالکان و مدیران ارشد با کارکنان متفاوت یا متعارض باشد.
- زمانی که باورهای مالکان یا مدیران ارشد زمینه اجرا در سازمان پیدا نمیکنند.
- زمانی که ارزشها و اصول بهصورت کدهای رفتاری و رویههای کاری جاری نمیشوند.
- زمانی که سازمان استراتژی و برنامه دارد ولی برنامه محور عمل نمیکند.
- زمانی که سازمان ابزارها و تکنیکهای گران قیمت دارد ولی کارکنان و مدیران سنتی عمل میکنند.
- زمانی که سازمان برای ژستهای مدرن هزینه میکند ولی در عمل سنت حاکم است.
- زمانی که نوع فرهنگ موجود با نوع ماموریت یا اهداف سازمان تطابق نداشته با در تضاد است.
- زمانی که جو سازمانی برای عملکرد بهینه نامساعد بنظرمی رسد.
- زمانی که سازمان همه چیز برای توسعه دارد ولی توسعه پیدا نمیکند.
چگونه پروژه ارزیابی و توسعه فرهنگ سازمانی تعریف و توسعه مییابد؟ (چگونگی HOW)
- باور مالکان و مدیران ارشد به اهمیت فرهنگ در سازمان و ضرورت توسعه آن
- توجه به فرهنگ بهعنوان سرمایهای تاثیر گذار بر سازمان
- شناسایی زوایا و خاستگاههای فرهنگی سازمان
- مدل سازی فرهنگی
- الگوبرداریهای لازم
- استفاده از تکنیکها و ابزارهای متناسب برای ارزیابی و توسعه سطح فرهنگی سازمان
- تعریف تعریف ارکان و ساختار اجرایی برای این موضوع در سازمان
- بهکارگیری مشاوران و مدرسان خبره
- حوصله بسیار در مسیر توسعه و تحول فرهنگ و درگ بلندمدت بودن آن
- تعریف برنامه زمانبندی و تعهد به اجرای برنامههای بهبود و تحول
- مدیریت انتظارات از پروژه
اجرای پروژه ارزیابی و توسعه فرهنگ سازمانی چه دستاوردهایی را برای سازمان به همراه خواهد داشت؟ (نتایج و دستاوردها WHAT)
- مدل فرهنگی سازمان
- عارضههای فرهنگی
- فرهنگ غالب
- خرده فرهنگهای موجود
- نتایج ارزیابی
- سند فرهنگی سازمان
- برنامههای توسعه فرهنگ
- نتایج اجرای برنامه بر سطح عملکرد کوتاه مدت و بلندمدت سازمان