چه زمانی سازمانها به دنبال تعریف پروژه حاکمیت شرکتی و هلدینگ داری هستند؟ (چرایی WHY)
- زمانی که سازمان بزرگ شده و در حال زایش شرکتهای جدید است.
- زمانی که برنامه ریزی، هدف گذاری و بودجه ریزی در مجموعهای از بنگاهها و سازمانهای تحت یک حاکمیت به مساله تبدیل شده باشد.
- زمانی که انتخاب و انتصاب و هدایت در مجموعهای از بنگاهها و سازمانهای تحت یک حاکمیت به مساله تبدیل شده باشد.
- زمانی که ارزیابی و مدیریت عملکرد شرکتهای تابعه به مسالهای جدی برای اعمال حاکمیت تبدیل شده است.
- زمانی که توسعه سازمان خود به یک مساله تبدیل شده و نیازمند راه حل است.
- زمانی که برای راهبری یک کل دارای اجزا در عرصه بنگاه داری و سازمان گردانی نیازمند رویکرد و سیاست گذاری هستیم.
- زمانی که فرایندها و ساختارهای فعلی برای راهبری یک هلدینگ کفایت لازم را ندارند.
چگونه پروژه حاکمیت شرکتی و هلدینگ داری تعریف و توسعه مییابد؟ (چگونگی HOW)
- باور نیاز در مالکان و مدیران ارشد برای انتخاب و اعمال مدل حکمرانی بهینه
- آمادگی وداع با عادتهای نادرست و قبلی و پذیرش رویکردهای نوین و منتخب
- انتخاب و بهکارگیری ابزارها و تکنیکهای لازم
- مطالعات و الگوبرداریهای لازم
- تحلیلهای لازم
- مدل سازی لازم
- شناخت از واقعیتها و قوانین و الزامات حاکم
- استفاده از مشاوران مجرب
- ظرفیت تولید، اجرا و نظارت بر رویهها و دستورالعملهای جدید
- افزایش توان برنامه ریزی و نظارت
اجرای پروژه حاکمیت شرکتی و هلدینگ داری چه دستاوردهایی را برای سازمان به همراه خواهد داشت؟ (نتایج و دستاوردها WHAT)
- مدل حاکمیت سازمانی (حکمرانی)
- رویکردها و سیاستهای اعمال حاکمیت در حالت بهینه
- فرآیندهای و ساختارهای نوین برای ایفای نقش والدینی (مادری)
- تحلیلهای مدرن مالی و اقتصادی
- شاخصهای نوین
- داشبورد مدیریت و منطق هوش کسب و کار (هنر داده کاوی و تحلیل دادهها)
- بهینه سازی مسیرهای افقی و عمودی صدور فرمان و جاری سازی
- بهینه سازی مسیرهای افقی و عمودی گزارش گیری
- توان و ظرفیت پایش راهبردی و راهبری (دو سو توانی)