قدرت انتقاد سازنده/The power of positive criticism

Hendrie weisinger

Hendrie weisinger

درباره نویسنده
هندری دیویس ویزینگر، دکترای روانشناسی، در حوزه های روانشناسی بالینی ، مشاوره ، مدرسه و روان سازمانی آموزش دیده است. او همچنین یک مشاور ازدواج ، خانواده و فرزند است. دکتر ویزینجر در بحث آموزش روش صحیح انتقاد، خالق و پیشرو است و ازدیگر تخصص های وی می توان به مدیریت خشم اشاره نمود. او به عنوان یک دانشمند در حوزه مدیریت و روانشناسی، برای دوره های تحصیلی اجرایی دانشگاه میشیگان (UCLA)، برنامه های M.B.A و سایر مدارس پیشرو در سراسر کشور آمریکا سخنرانی می کند. از دیگر تالیفات این نویسنده می توان به عملکرد تحت فشار، خشم در محیط کار، هیچ کس کامل نیست و ... اشاره کرد

گذاری بر مطالب و محتوای کتاب
انتقاد پيچيده است. کلماتی که شما براي انتقاد استفاده مي کنيد، حالات روحي طرفين، ماهيت روابط شما با منتقد يا کسي که مورد انتقاد شماست، محتواي انتقاد و زمان و مكان انتقاد، همراه با متغيرهاي بسيار ديگري، باعث پيچيدگي و سختي انتقاد مي شود . تحقيقات بيشماري نشان مي دهد که مردم در بيشتر مواقع اين کار را به درستي انجام نمي دهند.
انتقاد مهم است . عملكردها و موقعيت هايي که ارزش انتقاد کردن دارند . عملكردها و موقعيت هايي هستند که بايد ارزيابي شوند، زيرا آنها بر رفاه و سلامتي شما تأثير مي گذارند. هنگام کار، رفتاري مورد انتقاد قرار مي گيرد، که احتمال مي رود بر نتيجه و بازده کار تأثير داشته باشد. در جامعه عملكردها و موقعيت هايي مورد انتقاد قرار مي گيرند که تصور مي شود برزندگي روزمره تأثير داشته باشند بنابراين شايسته است که مورد ارزيابي قرار گيرند.
انتقاد ضروري است. ارزيابي عملكردها، کارکرد تيم، کنترل کیفیت، ارایه خدمات به مشتريان، بهبود مديريت و رهبري و مديريت مسايل، همگي وظايف روزمره سازماني هستند که باعث رفاه و آرامش يك سازمان مي شوند. در هر يك از اين وظايف انتقاد کردن و مورد انتقاد واقع شدن عاملي ضروري و مهم است که ميزان درستي اجراي آنها را نشان مي دهد.
در این کتاب 20 توصیه ارایه می شود که اين توصيه ها برسه اصل استوارند، نظريه ها، پژوهش ها و تجارب عملي. اين توصيه ها در کنار يكديگر، روش هاي علمي و ثابت شد هاي را به منظور افزايش مهارت انتقاد کردن و مورد انتقاد قرار گرفتن در اختيار شما قرار می دهد.
توصیه اول: استقبال از انتقاد
نهادينه کردن اين عقيده که انتقاديك عامل ضروري براي موفقيت شماست، نتيجة نهايي اين است که شما به ارزش انتقاد پي ببريد. براي انجام اين منظور دو کار انجام دهيد. اول نگارش جملات مثبت از انتقاد مانند: "انتقاد اطلاعاتی است که باعث رشد من می شود" روی یک کارت و جانمایی آن در جهت مشاهده روزانه. دوم اینکه دوم بايد از ديگران بخواهيد از شما انتقاد کنند. اين مرحله را با احتياط انجام دهيد. از کساني که نسبت به انتقاد نگرش منفي دارند اين موضوع را درخواست نكنيد. زيرا ديدگاه منفي آنان باعث مي شود فقط براشتباهات شما انگشت گذاشته و يا درخواست شما را طعنه آميز و يا از سر عجز و ناتواني بپندارند.
توصیه دوم: به طور استراتژيك انتقاد کنید
چگونه مي توان به منتقد استراتژيك تبديل شد و از قدرت انتقاد سازنده انتقاد کرد؟ بهترين پيشنهاد اين است که با شناسايي موقعيتي که قرار است از آن انتقاد کنید، اين کار را تمرين کنید. قبل از اينكه انتقاد کنید اين سؤالات را از خود بپرسيد:
•دقيقا" چه چيز را مي خواهم بيان کنم؟
•چه چيز را می خواهم تغيير دهم؟
•انگيزه و محرك من براي بيان اين انتقاد چيست؟
•چه راه حل ها و اهداف خاصي را مي توانم ارائه کنم و براي دستيابي مخاطب به اين اهداف، چكار مي توانم بكنم؟
توصيه سوم: بهبود گرا باشيد
انتقادات بهبودگرا نه تنها اقدامات مفيدي را پيشنهاد مي کند بلكه براين واقعيت تاکید دارد که مخاطب شانس ديگري نيز دارد. شما پيامي را به او مي دهيد که باعث تقويت اعتماد به نفس او مي شود، " اطمينان دارم که موفق مي شوي"
توصيه چهارم: حفظ خودباوري
يك مدير تبليغات به دستيارش مي گفت: "طرح خود را بايد خلوت تر تهيه مي کردی، از رنگ هاي مناسب استفاده نكرده اي و مفهومي بي معني را نشان داده اي" يك مدير با استفاده از اين جملات از مسئول فروش انتقاد مي کرد "همه چيز را به باد دادی. بايد به کار خود بيشتر توجه کنی. اصلاً گوش نكردي شايد هم براي اين کار مناسب نيستي". اين نوع انتقادات ممكن است بهبودگرا باشد، اما به شخصيت مخاطب آسيب مي زند. فقط بر اين تاکید دارند که مخاطب عملكرد خوبي نداشته و اشاره مي کند که او قادر نيست عملكرد بهتري داشته باشد. اين پيام ها باعث جريحه دار شدن غرور مخاطب مي شود.
توصیه پنجم: کلمات صحيح انتخاب کنيد
در بسياري از مواقع، تغيير جزيي کلماتي که استفاده مي کنيد باعث تفاوت هاي بزرگي مي شود. اگر هنگام انتقاد از دستيار خود بگوييد " کار شما زير استاندارد کاري ماست" به طور قطع باعث بيدار شدن حس دفاعي او مي شود در حالي که اگر بگوييد"کار شما فقط کمي بااستانداردهاي ما تفاوت دارد" اين حالت را به وجود نمي آورد. جملة اول بيان مي کند که دستيار شما عملكرد ضعيفي دارد، در حالي که جملة دوم(با آهنگ ملايم صدا) فرض مي کند که او نزديك به دستیابی به استانداردها است.
توصيه ششم: انتقادات خود را نقد کنيد
تفاوت هايي که جنسيت هنگام مواجه با انتقاد ايجاد مي کند این شکل است : مردان محتملاً هنگام مواجه با يك انتقاد درست آن را نمي پذيرند در حالي که زنان به احتمال زياد انتقاداتي را قبول مي کنند که صحيح نيستند. نمي دانم کدام يك بدتر است. نپذيرفتن انتقاد درست يا قبول انتقاد غلط. در هر دو مورد بايد انتقاداتي را که دريافت مي کنيد مورد ارزيابي قرار دهيد.
توصيه هفتم: مخاطب خود را در فرآيند انتقاد شرکت دهيد
شرکت دادن مخاطب شما در فرآيند انتقاد از چند جهت حایز اهميت است. اما بهترين دليل اين است که ارتباط متقابل با او با روشي مثبت، فرصت هاي بسياري براي راه حل هاي سازنده در اختيار شما قرار مي دهد. هر يك از شما که در اين فرآيند وارد عمل شود، يک هم افزایی (synergy) آغاز مي شود. روش هاي بسياري وجود دارد که با استفاده از آنها مي توانيد مخاطب خود را در فرآيند انتقاد شرکت دهيد. مثلاً به جاي صدور دستوراتي مبتني بر انجام يا عدم انجام کاری، ممكن است شما با دستيار خود در حل مشكل موقعيت مورد انتقاد همكاري کنید، يا مي توانيد براي عملي شدن اين توصیه از او بخواهيد دربارة پيشرفت کار، به صورت دوره اي به شما گزارش دهد.
توصيه هشتم: بدون هيچ " اما "، شايستگي ها را متذکر شويد
انتقاد يعني ارزش يابي شايستگي ها و عدم شايستگي ها، اما واقعيت اين است که اکثر مردم هنگام انتقاد کردن، شايستگي ها را ناديده مي گيرند، اما اگر مي خواهيد از قدرت انتقاد سازنده استفاده کنيد، نبايد از آنها چشم پوشي کنيد. هنگامي که شما به سادگي شايستگي هاي فرد را ذکر مي کنيد، بدان معني است که از تلاش هاي او آگاه بوده و به آنها احترام مي نهيد. يك دليل براي عدم کارایی انتقاد اين است که مردم عادت ندارند که در يك مو قعيت کاری با نكات مثبت مواجه شوند . وقتي هم که در مواردي با نكات مثبت روبه رو مي شوند همواره به دنبال آن با نكات منفي نيز برخورد کرده اند. اين دقيقاً چيزي است که اتفاق مي افتد. شما کلمه “ اما” را مي شنويد و انتظارات شما دربارة نكات منفي تأييد مي شود. دفعه بعد نيز به طور قطع، وضع به همين شكل خواهد بود. کلمه “ اما” داراي بار منفي است. به عبارت ديگر به مخاطب مي گويد: آنچه را که شنيده است(نكات مثبت) فراموش کند.
توصيه نهم: به آنها بگوييد که چه چيزي می خواهيد
يكي از عمومي ترين دلایل عدم اثربخشی بسیاری از انتقادات اين است که منتقد به مخاطب خود نمي گويد که چه کاري بايد انجام شود. مخاطب راه حل هاي خودش را آزمايش مي کند که حتي اگر قصد خوبي هم داشته باشد، معمولاً با آنچه که در ذهن مخاطب بوده بسيار تفاوت دارد. راه حل يك انتقاد چيست؟ دقيقاً همان چيزي است که فكر مي کنید با آن مي توان انتقاد را به مرحلة اجرا درآورد و آن جوابي است که شما براي بهبود وضعيت ارایه مي کنيد.
توصيه دهم: وقت شناس باشيد
براي استفاده از قدرت انتقاد سازنده، شما بايد به یاد داشته باشيد که براي هر کاری، زمان و مكان مناسبي وجود دارد. اين مساله در مورد انتقاد نيز صدق مي کند. انتقاداتي که انتظار مي رود به دليل محتواي مناسب يا شيوه بيان، مورد قبول واقع شوند، اگر در زمان نامناسبي بيان شوند، به درستي مورد قبول واقع نمي شوند، زيرا ممكن است مخاطب در وضعيت فكري مناسبي نبوده و يا منتقد نيز حال مساعدي نداشته باشد. هيچگاه افرادي را که عصباني هستند مورد انتقاد قرار ندهيد، به عنوان يك عكس العمل احساسي عصبانيت باعث تغييرات فيزيولوژيك در مغز شما شده و در نتيجه شما از عقيده خود سرسختانه دفاع مي کنيد.
توصيه يازدهم: از سؤالات سقراطي استفاده کنيد
١- سؤالاتي را بپرسيد که جواب آنها مخاطب را به اطلاعات مهم راهنمايي مي کند : به جاي آنكه بگوييد “بايد براي اطلاع از واکنش قيمت فروش با آنها هماهنگ مي کرديد” بهتر است بپرسيد: فكر مي کني واحد فروش در برابر گزارش شما، چه عكس العملي نشان مي دهد؟.”
٢- سؤالات خود را با شيوه اي ملتمسانه بيان نكنيد. شيوه اي که ممكن است چنين مفهومي را دربر داشته باشد. "لطفا ببينيد آيا مي توانيد جواب را حدس بزنيد؟" ازجملاتي استفاده کنيد که با "چه مي شد اگر" شروع شوند. "چه مي شد اگر شما مجبور بوديد بازار آزمايشي مورد نظر را تغيير دهيد؟"
٣- اگر از مخاطب خود جواب غيرمنتظره اي شنيديد، آن را بررسي کنيد. اگر رضايت شما برآورده نشد، نظر خود را با عبارت ديگري بيان کنيد:" اين ممكن است درست باشد، ممكن است که آن…"
٤- اگر احساس کرديد که با شما بازي مي شود، محكم باشيد و آزادانه انتقاد خود را با اين سؤال بيان کنید: " اجازه بده چند سؤال از تو بپرسم ، سپس من نيز نظراتم را مي گويم و سپس با کمک هم به جواب هايي مي رسيم."
توصيه دوازدهم: وقتي کلمات کارساز نيستند اقدام کنيد
تصور اکثر ما از انتقاد فقط شكل لفظي آن است. انتقادات رفتاري مي تواند اين مفهوم را گسترش دهد. شما بايد علاوه بر آنچه که به عنوان انتقاد مي گوييد رفتاري انتقادآميز نيز در پيش بگيريد که به پيشرفت مخاطب شما کمک کند. تصور کلي از انتقاد براين اصل استوار است که انتقاد، ارتباط دو طرفه اي است که افراد به وسيله آن بريكديگر تأثير مي گذارند. بنابراين اگر شما رفتار خود را تغيير دهيد گاهي اوقات باعث مي شود ديگران نيز عكس العمل هايشان را نسبت به شما يا موقعيت، تغيير دهند.
توصيه سيزدهم: از انتقادات خود بهره ببريد
گاهي اوقات احساس مي کنيم مخاطب به همان رفتار مورد انتقاد ادامه مي دهد و هيچ تغييري در رفتار او مشاهده نمي شود. در اين حالت انتقادات ما ممكن است باعث شود انتقادات ناپخته و شتاب زده اي انجام دهيم و درست از زماني که رفتار او در حالت تغيير يافتن است، انتقاد از او را شروع کنيم. هستند که دربارة نتايج وقايع، رفتار خودمان و انتظارات شرط هايي ذهني رفتار ديگران با خود مي بنديم. آنها اغلب منعكس کننده اهداف و استانداردها هستند. در فرآيند انتقاد، انتظارات عوامل پرقدرتي محسوب مي شوند.
توصيه چهاردهم: تصديق کنيد که انتقاد امري ذهني است
انتقاداتي که هر روز بيان مي کنيد را در نظر بگيريد." کار تو بايد بهتر انجام شود"،" تو به آن خوبي که بايد باشي نيستي". تمام اين انتقادات به عنوان واقعيت مطرح شده اند در حالي که آنها ممکن است صرفا قضاوت شما باشند. ممكن است ديگران درباره همان موضوعات، قضاوت هاي ديگري داشته باشند.
توصيه پانزدهم: در انتقادات خود انگيزه ای قرار دهيد
يكي از نقش هاي اساسي انتقاد" تشويق براي کارکرد بهتر" است. بنابراين صحيح آن است که فرض کنيم براي اينكه انتقاد شما قدرت سازنده داشته باشد بهتر است براي مخاطبان تان برانگيزاننده باشد. انگيزش در هر شكلي که باشد، هدف آن تحريك شما براي انجام کاری است. در واقع انتقاد شما ممكن است بهبود گرا باشد اما اطلاعات کم ارزشي به همراه داشته باشد . اما اگر انتقاد انگيزه کافی به همراه نداشته باشد ممكن است مخاطب شما حتي با تمايلات مثبتي هم که دارد از اجراي آن سرباز زند.
توصيه شانزدهم: از دنياي مخاطبان خود استفاده کنيد
در مواقع بسياري متوجه مي شويد که استفاده ابزار مناسبي براي استفاده از قدرت انتقاد سازنده است. يك مورد زماني است که به دليل بي معني بودن انتقاد براي مخاطب و ارایه نكردن هيچ انگيزه اي براي تغييرات، هيچ نتيجه اي از انتقاد نمي گيرد، حتي وقتي که شما سعي کرده ايد تغييرات را به نوعي با مزاياي مالي يا ديگر انگيزه ها مرتبط سازيد. در اينجا ممكن است شما به اين نتيجه برسيد انتقادي آه از طريق استعاره و يا مايه اي از روانشناسي بيان شود تنها ناجي شما خواهد بود زيرا استعاره دروازه اي است به دنياي ناخودآگاه فرد. استعاره به شما اجازه مي دهد از مسيري وارد دنياي مخاطب شويد که براي او معني دار باشد. حال که انتقاد باعث تحريك سيستم انگيزش فرد مي شود انتقاد براي او معني دار شده و باعث انگيزش می شود.
توصيه هفدهم: پيگير باشيد، پيگير باشيد، پيگير باشيد
صرف نظر از اينكه انتقاد شما موثر بوده و مخاطب نيز واکنش مثبت نشان دهد، بايد مطمئن شويد که اين شرايط جديد ادامه مي يابد. اگر مي خواهيد همواره از قدرت سازنده بهره مند شويد بهترين کار اين است که هميشه به او يادآوري کنيد که ادامه دهد. بسياري از منتقدان هنگام دنبال کردن انتقاد مرتكب دو اشتباه مي شوند: اول تصور مي کنند اگر هيچ بهبودي به چشم نخورد به معني آن است که مخاطب متعهد نبوده و انتقاد را ناديده گرفته است. دومين اشتباه اين است که منتقد متوجه تغييرات مثبت مي شود اما قدردان آنها نبوده و اغلب براين نكته تاکيد مي کند که مخاطب همچنان با استانداردهاي مورد نظر فاصله دارد. به محض آنكه متوجه پيشرفتي شديد مستقيماً با فرد صحبت کنيد. قدرداني شما مانند يك محرك مثبت عمل کرده و باعث مي شود مخاطب به حرکت خود ادامه دهد و او را قادر مي سازد که بهتر از قبل عمل کند.
توصيه هجدهم: معيارهاي خود را براي انتقاد بشناسيد
دو تن از متخصصان انتقاد، ارسطو و افلاطون، معتقدند آه يك انتقاد خوب برپاية معيارهاي مشخصي استوار است.داشتن معيار (آنچه که براي قضاوت مورد استفاده قرار مي گيرد.) قسمت مهمي از انتقاد است زيرا بيانگر منطق شما در ارزيابي است. براي استفاده مؤثر از اين توصيه قبل از انتقاد از خودتان پرسش کنيد که:
•آيا بايد از معيارهاي ديگر نيز استفاده کنم؟
•آيا ديگران مي دانند با چه معيارهايي دربارة رفتار و نتايج آن قضاوت مي کنم؟
•ديگران دربارة معيارهاي انتخابي من چگونه فكر می کنند؟
جواب هاي شما کمك مي کند انتقادات خود را شكل داده و به مخاطب منتقل کنید و دراين راستا ارزيابي هاي موثرتري انجام دهيد و اين يعني معيار مهمي که به شما در استفاده از قدرت انتقاد سازنده کمک مي کند.
توصيه نوزدهم: به خودتان گوش دهيد
توانايي به خود گوش دادن به شما اجازه مي دهد هنگام انتقاد شدن و انتقاد کردن به آنچه به خود مي گوييد نظارت کنيد. با تقويت اين مهارت به گفته هاي خود توجه بيشتري معطوف مي داريد. سپس مي توانيد افكارخود را بررسي کرده و ببينيد آيا کمك کننده هستند يا آسيب زننده. با اين آگاهي مي توانيد آنها را به گونه اي اصلاح کنيد تا به شما کمك کنند انتقادپذيري شما افزايش يابد.
توصيه بيستم: خونسرد، آرام و متمرکز باشيد
در اغلب افراد، انتقاد باعث تحريك احساسات قوي مي شود، مخصوصاً عصبانيت هنگام دريافت انتقاد و اضطراب هنگام بيان انتقاد. اين احساسات باعث تنش و افزايش فشار سيستم برانگيختگي فيزيكي شده تا بدان جا که درهم شكنندة افكار ما مي شود. اگر بتوانيد هنگام انتقاد آرامش خود ر ا حفظ کنيد قادر خواهيد بود عكس العمل موثرتري نسبت به وضعيت نشان دهيد. زيرا با کنترل احساساتي که به صورت رفتار تدافعي ظاهر مي شود، شما مي توانيد به بهترين وجه در مقابل انتقاد عمل کنيد. در اين صورت شما قادر خواهيد بود وضعيت را به درستي ارزيابي کرده و واکنشي مناسب نشان دهيد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *