یادداشت استراتژیک- ۱۳
یادداشت استراتژیک (۱۳)
تفاوت مدیریت و رهبری
رهبری و مدیریت از مفاهیمی هستند که معمولاً مترادف هم بکار می روند و در بیشتر اوقات، تفاوت آنها نادیده گرفته می شود؛ درحالیکه رهبری مقوله ای است متفاوت از مدیریت و در جهت بهتر و بدتر بودن، با مدیریت قابل مقایسه نیست و نمی تواند جایگزین آن شود. قبل از بیان برخی از تفاوت های مدیریت و رهبری، لازم دانسته ابتدا به تشریح مفهوم هریک پرداخته شود:
مدیریت، فرایند بکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق وظایفی مثل برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت، هماهنگی، کنترل، گزارش دهی و بودجه بندی برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده صورت می گیرد و رهبری، فرایند نفوذ اجتماعی است که در آن، رهبر مشارکت داوطلبانه کارکنان را در تلاش برای کسب هدف های سازمانی طلب می کند. در واقع، رهبری اثری است که یک فرد بر گروهی از افراد برای دستیابی به هدف مشترک عمومی می گذارد.
دو مفهوم مدیریت و رهبری در حقیقت، مستقل از هم و در عین حال، مکمل یکدیگر می باشند و هر یک اعمال و فعالیت های خود را دارند و هر دوی آنها در دنیای سازمانی موجود ضروری هستند؛ علاوه براین، هر انسانی نمی تواند هم در رهبری و هم در مدیریت مطلوب باشد؛ برخی از مدیران خوب هرگز نمی توانند رهبرانی عالی باشند و برخی دیگر با پتانسیل بسیار زیاد رهبری، به دلایل متعددی نمی توانند مدیرانی مؤثر و کارا باشند.
بسیاری از مؤسسات عملاً این مسأله را که مدیریت و رهبری دو مقوله متفاوتند، نادیده می گیرند و در این جهت گام برمی دارند تا مدیرانی تربیت کنند که رهبر هم باشند؛ در حالی که این دو مفهوم، تفاوتی اساسی با هم دارند. لذا دانستن تفاوت بین دو مفهوم مدیریت و رهبری، در بکارگیری هریک از آنها می تواند مفید واقع شود. جدول زیر برخی از مهمترین تفاوت های رهبری و مدیریت را به طور خلاصه نشان می دهد:
نظریه جان کاتردر تفاوت مدیریت و رهبری
جان کاتر استاد برجسته علوم سازمانی و مدیریت تغییر در دانشگاه هاروارد است. ازدید جان کاتر، مدیریت و رهبری و به طبع آن مدیر و رهبر را نباید دقیقا یکی گرفت.
جان کاتر دیدگاه ویژهای در تفکیک مدیریت و رهبری دارد؛ به عقیده وی، مدیران و رهبران درگیر سه نقش عمده هستند اما این نقش ها را با شیوهای متفاوت انجام می دهند. این وظایف شامل “تصمیم گیری” و “تیم سازی” و “انجام کارها” است که تفاوت در انجام آنها در مدیر و رهبر به شرح زیر است:
روش مدیر :
- تصمیم گیری:روی برنامه ریزی و بودجه بندی تمرکز دارند. (روش اجرا)
- تیم سازی: از طریق استخدام تیم را تقویت می کنند. (چالش ساختاری)
- انجام کارها:از روش درست کار کردن (فرآیند درست، کارایی)
- مدیر درگیر پیچیدگیها است.
روش رهبری :
- تصمیم گیری: جهت حرکت سازمان را مشخص می کنند و چشم انداز ترسیم می کنند و براساس آن تصمیم می گیرند. (جهت گیری)
- تیم سازی: افزایش ظرفیت تیم با چشم انداز و استراتژی (چالش ارتباطی)
- انجام کار: انجام کار درست (انگیزه و ترغیب)
- رهبر درگیر تحول است.
آبراهام زالینیک استاد رهبری دانشگاه هاروارد میگوید: تفاوت مدیر با رهبر در فهم و ادراک آنهاست و ریشه در مسائل روانشناختی دارد. وی ادامه میدهد: مدیران ضوابط و رویهها را دوست دارند، به دنبال ثبات و کنترل شرایط هستند و سعی دارند مشکلات را خیلی سریع حل کنند (حتی گاهی اوقات بدون اینکه جزئیات مشکل را بدانند). رهبران برخلاف مدیران، بحران و نبود ساختار را تحمل میکنند، صبور هستند و در تصمیمگیری هیچ عجلهای ندارند، چون دوست دارند تمام جوانب مشکل را در نظر داشته باشند و پس از آن تصمیم بگیرند. زالینیک بر این باور است که رهبران بسیار شبیه به هنرمندان، دانشمندان و دیگر متفکران خلاق هستند، اما مدیران اینگونه نیستند. سازمانها فارغ از تفاوت مدیر با رهبر برای موفقیت نیاز به هردوی آنها دارند.
همچنین خبرگزاری بیزینس وُرد از جف بزوس؛ مدیر آمازون، در خصوص تفاوت رهبری و مدیریت پرسید که وی بیان کرد: به نظر من، مجموعه ای از مؤلفه ها، مفهوم رهبری را شکل می دهند. شما می توانید هم یک مدیر بی نظیر و هم یک رهبر باشید. رهبری، صرفاً به معنی مدیریت گروه بزرگی از افراد نیست. درواقع، ممکن است یک نفر مدیر تعداد زیادی از افراد باشد اما درواقع رهبر نباشد. رهبران خوب باید ایده ها و نظرات با ارزش را شناسایی کنند و آنها را عملی سازند. بعد از آن باید شرایطی را فراهم کنند که افراد سازمان با آن ایده ها همگام شوند. این مهمترین ویژگی یک رهبر است. افرا می توانند رهبر باشند و مدیران هم می توانند رهبر باشند یا چیزی بین این دو.
استیون کاوی مؤلف کتاب ” ۷ عادت افراد مؤثر” نیز برای توضیح تفاوت بین رهبران و مدیران، یک مثال ملموس دارد. او رهبر را مانند فرمانده گروه نظامی می داند که در جنگل در حال حرکت هستند. رهبر بالای درختهای جنگل است و خطرها و چالش های پیشرو را دیده و به سربازان اطلاع می دهد. رهبران، افراد را برای تغییر آماده نمی کنند. آنها کنترل عملیاتی را رها کرده و وظیفه دیدن مسائل از بالا را برعهده می گیرند. آنها با واگذار کردن مسئولیت تصمیم گیری های عملیاتی به دیگران، زمان این تفکر کلی را برای خود می خرند. این میان، مدیر کسی است که پشت تیم قرار دارد. او ابزارها و سلاح های گروه را آماده کرده و جیره بندی را نیز به دقت انجام می دهد. آنها با رهبر بالایی سازمان در ارتباط هستند و نیازهای گروه برای رد شدن از چالش پیشرو را به اطلاع او می رسانند.
از آنجایی که دنیای سازمانی نوین، مهمترین شاخص تأثیرگذار مدیریت می باشد و شکل مطلوب آن، مدیریت همراه با رهبری است، بنابراین کار مطلوب، ترکیب مدیریت قوی و رهبری قوی است به گونه ای که هر دو به حفظ تعادل یکدیگر کمک کنند. شرکت ها و سازمان های فعال و مبتکر برای موفقیت نیاز به هر دوی آنها دارند و به هر دوی این افراد ارج می نهند و می کوشند آنها را به جمع خود جذب کنند؛ به طوری که مطالعات متعددی نشان داده است که به دست آوردن ترکیب صحیحی از رهبری الهام بخش و مهارت ها و شیوه های مدیریتی مؤثر می تواند از نظر سود، فروش، رشد و بقا تأثیر چشمگیری در عملکرد سازمان داشته باشد.
۲۴ تیر ۱۳۹۹
شرکت آتی نگر
(گردآوری: رویا حلاجیان)
منابع:
- مقاله نظریه رهبری از دیدگاه نظریه پردازان غرب و اسلامی؛ حسن عابدجعفری و رحت الله قلیپور
- مقاله «تفاوت مدیریت و رهبری» نقش واقعی رهبران چیست؟؛ جان کاتر، ترجمه محمود گنابادی
- کانال تلگرامی مجله مشاور مدیریت به آدرس me@sadeghfar.ir
- وب سایت https://ezzatkhah.com
- وب سایت https://testotype.com