یادداشت استراتژیک-۲

inthenameofgod

یادداشت استراتژیک (۲)

جدال تجاری غرب و شرق(آمریکا-چین)

مقصد بعدی خروش سرمایه‌های جهان کجاست؟ تا دهه‌ها پیش غرب تک ‌قطب اقتصاد جهان بود؛ اما تکامل طبیعی اقتصاد به غرب اجازه نداد که تک ‌قطب ابدی اقتصاد بماند. مکانیزم تجارت آزاد و سیالیت سرمایه‌ها به همراه سیاست‌های داخلی هوشمندانه، آسیای جنوب شرقی را به غرب وصل کرد و زمینه را برای ظهور قطب دوم اقتصادی فراهم آورد. در واقع غرب عوامل تولید را از شرق گرفت و در ازای آن کالاهای پیشرفته را صادر کرد؛ اما این یک بازی برد- برد بود؛ چراکه شرق در عوض، تکنولوژی و تولید را درون‌زا کرد. امروزه اگر چین بزرگ‌ترین تهدید جهانی آمریکاست، نتیجه همین جریان آزاد سرمایه‌ها و فرآیند یادگیری تکنولوژی است.

رییس جمهوری آمریکا آقای دونالد ترامپ  چه در زمان مبارزات انتخاباتی و چه پس از پیروزی، همواره در جدال لفظی با چین بوده است. مساله اصلی او نابرابری تجاری بین آمریکا و چین است اما از اظهارنظر سیاسی علیه چین نیز خودداری نمی کند. مواضع او در قبال تایوان و حضور چین در مناطق مورد مناقشه دریای چین، بازتاب های این جنگ تجاری است که در حوزه سیاست پدیدار شده است.

به نقل از نشریه بلومبرگ، با وجود افزایش امیدها به حل و فصل اختلافات چین و آمریکا بر سر مسائل تجاری، پیامدهای این جنگ به تدریج در حال آشکار شدن است و نرخ رشد اقتصادی هر دو طرف درگیر، در مقایسه با قبل کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر انگلیس، آلمان، روسیه، سنگاپور و برزیل با خطر جدی رکود مواجهند و پیش‌بینی می‌شود اقتصاد آمریکا نیز در صورت تداوم روند فعلی تا سال ۲۰۲۱ وارد رکود شود. همچنین این نبرد تجاری باعث کاهش ۰.۶ درصدی رشد اقتصادی جهان می‌شود.

 آنچه از شواهد و قراین بر می آید این چنین است که جنگ تجاری برای آمریکا نتیجه معکوس داشته است. رییس جمهوری آمریکا آقای دونالد ترامپ همواره نسبت به کسری تراز تجاری آمریکا در برابر دیگر قدرت های اقتصادی به ویژه چین انتقاد کرده و در دو سال گذشته با توجیه ایجاد توازن تجاری، تعرفه های هنگفتی را بر صادرات دیگر کشورها به ایالات متحده وضع کرده است. اما به نظر می رسد تعرفه ها برخلاف انتظارات ترامپ عمل کرده؛ چرا که جدیدترین گزارش ها نشان می دهد در هفت ماه منتهی به جولای ۲۰۱۹، مازاد تجاری چین برابر آمریکا به سطح ۵/ ۱۶۸ میلیارد دلار رسیده؛ امری که نشان می دهد منطق جنگ تجاری با شکست مواجه شده است.

به رغم تنش های تجاری چین و آمریکا، صادرات چین در ماه جولای سال ۲۰۱۹، به طور غیرمنتظره ای به روند رو به رشد خود بازگشت. هرچند به عقیده کارشناسان بازگشت رشد صادرات چین می تواند ناشی از بهبود تقاضای جهانی باشد، اما برخی معتقدند ممکن است به دلیل افزایش بارگیری محموله ها پیش از اجرایی شدن تهدید تعرفه ای جدید ترامپ باشد. البته کاهش شدید ارزش یوآن چین نیز که طی روزهای گذشته به پایین ترین سطح طی ۱۱ سال اخیر خود برابر دلار رسید، اثرات مثبت محدودی در این روند داشته است. بر طبق گزارشی که گروه اقتصاد بین الملل روزنامه «دنیای اقتصاد» تهیه کرده است، صادرات این غول اقتصادی دنیا در ماه جولای سال ۲۰۱۹، نسبت به یک سال پیش از آن رشد ۳/ ۳ درصدی را تجربه کرد، نرخی که بالاترین رشد از ماه مارس ۲۰۱۹ و فراتر از انتظارات اقتصاددانان در نظرسنجی «رویترز» است. در این رابطه کارشناسان در نظرسنجی «رویترز» پیش بینی کرده بودند صادرات چین پس از کاهش ۳/ ۱ درصدی در ماه ژوئن در ماه جولای ۲۰۱۹ نیز با کاهش ۲ درصدی مواجه خواهد شد.

بتی وانگ، اقتصاددان ارشد چینی در شرکت خدمات مالی و بانکی استرالیایی «ای ان زد» در این رابطه می گوید: «من فکر می کنم برخی صادرکنندگان چینی درحال تلاش برای متنوع سازی مناطق صادراتی خود هستند.» این کارشناس چینی در ادامه صحبت های خود در مورد اثرات مثبت این اقدام می گوید: «خوشبختانه این می تواند کمک کند برخی ریسک های منفی ناشی از تنش های آمریکا و چین خنثی شود.» با شعله ور شدن تنش های تجاری دو کشور واشنگتن به دقت تغییر در الگوی تجاری چین را رصد می کند. در این رابطه به تازگی دولت آمریکا به ویتنام هشدار داد که برخی از محصولات صادراتی این کشور که برچسب «ساخت ویتنام» دارند در چین تولید می شوند.  البته یک اتاق فکر چینی افزایش صادرات چین را تا حدی به پروژه یک کمربند و یک جاده این کشور نسبت می دهد، برنامه ای که هدف آن تقویت روابط اقتصادی و تجاری با بخش عمده ای از اقتصادهای جهانی است.

تازه ترین نظرسنجی «رویترز» از اقتصادانان نیز نشان می دهد تنش های تجاری اخیر دو کشور یک گام دیگر اقتصاد آمریکا را به رکود نزدیک کرده است. به اعتقاد این اقتصاددانان، فدرال رزرو (بانک مرکزی) آمریکا مجددا نرخ های بهره را یک بار در ماه سپتامبر و بار دیگر در سال آینده افزایش خواهد داد. به رغم انتظارات درخصوص مواضع سیاست های تسهیل کننده تر اما ۴۵ درصد از مشارکت کنندگان در نظرسنجی ۸ آگوست «رویترز» می گویند اقتصاد آمریکا در دو سال آینده وارد رکود خواهد شد، نرخی که نسبت به سهم ۳۵ درصدی نظرسنجی ماه گذشته افزایش یافته و بالاترین نرخ از ماه مه ۲۰۱۸ است. پیش بینی اقتصاددانان درخصوص ورود اقتصاد آمریکا به رکود درحالی است که نگرانی ها پیرامون رکود غول اقتصادی اروپا، آلمان نیز افزایش یافته است. در این رابطه آمارهایی که روز چهارشنبه منتشر شد نشان می دهد، تولیدات اقتصاد آلمان تحت تاثیر تنش های تجاری میان غول های اقتصادی دنیا، کاهشی چشمگیر را در ماه ژوئن تجربه کرد.

و اما این جدال تجاری چه تاثیری بر ملل دیگر و به طور ویژه ایران، خواهد گذاشت؟! نگاه های متفاوتی به پیامدهای این جدال تجاری وجود دارد: نخست اینکه ایران می تواند از این جدال منتفع شود. تأثیر دعوای تجاری میان  چین و آمریکا بر کشورهای دیگر بویژه ایران  چگونه خواهد بود؟ به نظر می‌رسد دولت چین در صدد جبران بازاری باشد که در امریکا از دست داده است و این مهم با بازاریابی در کشورهای دیگر محقق می‌شود. این تصمیم برای کشورهای خریدار کالاهای چینی پیامدهای مثبت در پی خواهد داشت با این توضیح که قدرت چانی زنی طرف‌های تجاری با چین ارتقا می‌یابد. برآورد کمّی این رخداد اکنون امکان پذیر نیست، اما قطعاً تحقق پذیر است. ضرورت دارد تا این دعوای تجاری کنترل شود اما در صورت تشدید تنش‌ها اقتصاد هر دو کشور با از دست دادن بخشی از بازار خود تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در این میان رکود اقتصاد دو کشور برای اغلب کشورها تبعات منفی دارد، اما شرایط برای ایران به گونه دیگری رقم می‌خورد. با این توضیح که ایران به‌دلیل قرار گرفتن در شرایط تحریم امکان چانه زنی بیشتری با کشور چین پیدا می‌کند و رکود چین یعنی انگیزه برای تعامل اقتصادی بیشتر با ایران. از سوی دیگر، انگیزه چین برای تن ندادن به دستورات تحریمی امریکا علیه ایران نیز تقویت می‌شود. به‌صورت کلی می‌توان گفت تقویت تعامل اقتصادی دو کشور و قدرت ایران برای چانه زنی با چین از پیامدهای مثبت دعوای تجاری این دو کشور برای ایران است.

نگاه دیگری که به این مسئله وجود دارد چنین است که باید منتظر نتیجه این جدال بنشینیم تا اثراتش بر روی کشورمان آشکار شود. چین از جمله کشورهای دارای اقتصاد باز و بزرگ است. صادرات چین به امریکا، به قدری قابل توجه است که چین را به حفظ این بازار ترغیب می‌کند. از سوی دیگر، امریکا یکی از بزرگ‌ترین وارد‌کنندگان و مصرف‌کنندگان محصولات چینی در جهان است و به این بازار احتیاج دارد. برای ایران که شراکت تجاری قدرتمندی با چین دارد باید منتظر ماند و دید مدل تعادلی بین چین و امریکا بر اساس کدام سیاست‌ها تنظیم می‌شود. مثلاً اگر این سیاست بر مبنای برابری یوان با دلار باشد رابطه برابری یوان با ریال هم تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در واقع افزایش یا کاهش یوان، ریال را تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته این در شرایطی است که محدودیت‌های تجاری و اقتصادی مد نظر نباشد اما در شرایط فعلی اقتصاد ایران که با محدودیت‌ها و تنگناهایی همچون سوئیفت و تحریم‌ها مواجه است، تغییرات هزینه مبادله برای ما اتفاق می‌افتد. اما در نهایت باید منتظر نتیجه نوع موازنه و تعادلی باشیم که از این دعوای تجاری به‌دست می‌آید و متناسب با آن سیاست‌های اقتصادی خود را تنظیم کنیم. در شرایط تنگنای اقتصادی اولویت سیاست‌های اقتصاد ملی بر اقتصاد بین‌المللی ارجحیت دارد.

 

                                                                                                                                                                                 سوم شهریور ۱۳۹۸   

                                                                                                                                                                                     شرکت آتی نگر      

                                                                                                                                                                             (گردآوری: آرش مختاری)

 

منابع:

  1. روزنامه دنیای اقتصاد
  2. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا)
  3. پایگاه خبری ایران اکونومیست
  4. پایگاه خبری اقتصاد آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *