یادداشت ۴ – نیمرخ سازمانی

inthenameofgod

 

در مذاکره با تیم تخصصی منابع انسانی در سال ۹۸ که دوستان و همکاران زبده و با ­تجربه ای بودند، به واژه “نیمرخ روانی” در بررسی روانشناختی کارکنان اشاره شد. در ذهنم واژه ­ای برای سازمان شکل گرفت و آن “نیمرخ سازمانی” بود.

همانطور که در حوزه کارکنان و به صورت فردی، ممکن است اختلال معنا پیدا کند و ابعاد شخصیت قابل بررسی باشد و هوش افراد با آزمون­ها تعیین گردد، در سازمان نیز اختلالات خاص، قابل تشخیص خواهند بود. شخصیت سازمان تحت عنوان برند، معرف هویت اوست و هوش کسب و کار و هوش سازمانی واژه­ هایی متعارف، قابل تشخیص و سنجش هستند.

همانگونه که حوزه روانشناس بالینی (و یا سازمانی) نیمرخ روانی کارکنان را در قالب شناسنامه ­ها و پروفایل شخصی در اختیار افراد قرار می­ دهد و برای خود آنان و مدیرانشان قابل توجه خواهد بود، حوزه مدیریت و سازمان نیز می­تواند نیمرخ سازمانی را به تصویر کشیده و خروجی آن در قالب پروفایل سازمانی برای مدیران ارشد یا مالکان قابل توجه باشد.

واژه “نیمرخ” در مقابل “تمام ­رخ” نشان می­دهد که در بررسی­ها همیشه زوایایی پنهان وجود دارند و ما در نهایت با ترسیم نیمرخ، تصویر رخ اصلی را درک خواهیم کرد.

بر این ­اساس سازمان­ها که هویت عملیاتی خود را مرهون دو عنصر “سیستم” و “کارکنان” هستند، با دو نیمرخ می­ توانند به تصویری جامع ­تر دست یابند؛ نیمرخی از عناصر انسانی و نیمرخی از عناصر و جنبه ­های سیستمی.

عناصر انسانی توانمند بدون سیستم و نظام کارآمد و نظام کارآمد بدون عناصر انسانی توانمند، فاقد اثربخشی کل خواهند بود و قاعده “زوجیت” در اینجا هم خودنمایی می­کند. و نکته آخر؛ برای ساختن نیمرخی زیبا، هم “پیرایش” لازم است هم “آرایش”.

سید مهدی حاجی میرعرب

۳۰ خرداد ۱۳۹۸     

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *