یادداشت استراتژیک-۶
یادداشت استراتژیک (۶)
کمبود آب؛ بحران ۲۰۲۵
براساس گزارش سازمان ملل در آینده ای نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد و نام ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای درگیر بحران آب در آینده برده می شود. انتظار می رود تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو سوم جمعیت جهان در شرایط کمبود جدی آب قرار بگیرند و یک سوم بقیه در شرایط کمیابی آب زندگی کنند. ۵۰ سال دیگر عربستان کاملاً از آب تهی خواهد شد. طلیعه بحران هم اینک در چین، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک، مصر و ایران نمایان شده است. رودخانه های اصلی دنیا شامل نیل در مصر، گنگ در جنوب آسیا، رود خانه زرد چین و کلرادوی آمریکا به شدت تهدید می شوند. حتی ۳۳ رودخانه اصلی انگلیس اکنون کمتر از یک سوم آب دارند. در ایران منبع اصلی آب بارش است که به طور طبیعی سالانه ۲۵۲ میلی متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مکعب است. این میزان یک سوم متوسط جهان (۸۳۱ میلی متر) و یک سوم آسیا ( ۷۳۲ میلی متر) است. حدود ۳۰ درصد بارش به شکل برف و بقیه به شکل باران است. به این ترتیب در حالی که یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، سهم ایران از منابع آب تجدید پذیر فقط ۳۶ صدم درصد است. از ۴۱۳ متر مکعب بارش سالانه ۲۶۹ متر مکعب به اشکال مختلف از دست می رود. ۹۳/۲ درصد از آب باقی مانده صرف مصارف کشاورزی البته به شکلی غیر اصولی می شود. ۱/۷ درصد به صنعت و معدن اختصاص می یابد و بقیه به مصارف دیگر می رسد. ذکر این در صد ها برای این اهمیت دارد که بروز بحران آب آنها را دستخوش تغییر می کند و سازمان های بین المللی هشدار می دهند که با افزایش جمعیت در ایران این کشور در سال ۲۰۲۵ درگیر بحران جدی آب خواهد بود. ریشههای این بحران به عواملی چون تغییر اقلیم، افزایش جمعیت، بهرهوری پایین بخش کشاورزی، عدمتوجه به موضوع آمایش سرزمین، عدمتوجه به ارزش اقتصادی آب، حفر بیرویه چاههای عمیق و… برمیگردد.
بر این اساس، ۲۲ راهکار برای نجات آبی از سوی مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری این سازمان ارائه شده است. در ایران ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار هکتار زمین تجهیز شده آبی داریم، اما حدود ۶ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار صادرات کشاورزی از آن عاید کشور میشود اما در ترکیه به نسبت سطح ۵ میلیون هکتار زمین، ۶/ ۱۶ میلیارد دلار صادرات کشاورزی دارند. همچنین در کرهجنوبی حجم صادرات کشاورزی ۲/ ۱۱ میلیارد دلار با سطح ۵ میلیون هکتار زمین زیرکشت است. در مالزی ۳۸۰ هکتار زمین تجهیز شده وجود دارد که از این زمینها ۵/ ۲۵ میلیارد دلار صادرات محصولات کشاورزی عاید این کشور میشود. بهگفته رئیس اتاق ایران، در کشور بیش از هر چیزی باید روی طریقه استفاده از آب و بهرهوری منابع متمرکز شویم و این موضوع هم در بخش خصوصی و هم در میان سیاست گذاران کشور باید مورد توجه قرار گیرد. اما آیا این بحران حل شدنی است؟ اگر به جداول مختلف بحران آب نگاه کنیم، میبینیم ما در کف تنش آب قرار داریم و هنوز از آن هدف پایین نرفتهایم. هنوز هزار و ۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر آب داریم و از نظر دانشمندان، با تکنولوژی جدید میتوان شاخص امنیت غذایی را تامین کرد. اما ما بهسرعت در حال سقوط هستیم و فرصتی برای خطا نداریم. حداقل فرصت ما برنامه ششم توسعه است. در پایان برنامه ششم توسعه اگر نتوانیم ۵/۱ برابر آب را نجات دهیم، اقدامات بعدی پرهزینه خواهد بود. سبقت و سرعت اقدامات تخریبی از سرعت اقدامات ترمیمی بیشتر است و هماهنگی ناکافی، اتکا به راهکارها و اعتبارات دولتی، درحالیکه بودجه نفتی به پایان رسیده است را مشکل میکند. شاید اگر تعادل بخشی را به خود مردم واگذار کنیم، نتیجه بهتری از راهکارهای دولتی بگیریم.اما در این شرایط چه باید کرد؟ در شرایط ورشکستگی، منابع قابل جبران و بازگشت نیست، اما در بحران ممکن است سیستم به حالت قبل برگردد. در ورشکستگی احیاپذیری کامل ممکن نیست و در اینجا بخشی از توان به احیاپذیری و بخشی به سازگاری برمیگردد. ما باید شرایط را بپذیریم و در کنار موضوع احیا، بحث سازگاری را به یک ماموریت بدل کنیم. اما در ورشکستگی واکنش جامعه چیست؟ واکنش جامعه و متخصصان این است که ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود و باید این بخش را تعطیل کرد. اما این اشتباه است و نمیتوانیم به این راحتی نظر مردم را عوض کنیم. باید ببینیم آب را چگونه و برای چه استفاده میکنیم. تا زمانی که نتوانیم فرصت شغلی در بخش صنعت و خدمات ایجاد کنیم، مجبوریم این منابع را در حوزه کشاورزی استفاده کنیم. در این وضعیت نمیتوانیم به آلترناتیو فکر کنیم. نقش بزرگ آب وخاک تأمین اشتغال است و ما در کنار تولید غذا به اشتغالزایی نیاز داریم. اگر در صنعت و معدن و خدمات اشتغال آفرینی کنیم، میتوانیم بخش سربار جامعه خود را منتقل کنیم. در این شرایط کشاورز هم ترجیح میدهد به بخش صنعت وارد شود. بخش کشاورزی، اقتصاد برنامهریزی شدهای ندارد که از مصرف بهینه بگوییم. این گفتهها بهمعنای کاهش تولید غذا نیست، بلکه باید از ظرفیتها در جای دیگر بهره گرفت. کشورهای توسعهنیافته آب را جایی استفاده میکند که بازگشت سرمایه ندارد.در حال حاضر حدود ۸۹ میلیارد مترمکعب آب قابل برنامهریزی در کشور وجود دارد و در صورت مدیریت صحیح و بهینه از منابع آبی و به خصوص افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی، میتوان بهصورت پایدار کشور را به سمت توسعه سوق داد. از جمله راهکارها، راهبردها و سیاستهایی که باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اجماع متولیان برنامهریزی توسعه اقتصادی، اجتماعی، بخشی و کالبدی به نظام یکپارچه مدیریت سرزمین مبتنی بر آمایش سرزمین،
- فراهم کردن زمینه اجرایی شدن راهبردهای بلندمدت بخش آب از منظر آمایش سرزمین
- طراحی و اعمال سازوکار قیمتی تبعیضی برای مناطق کشور با توجه به نوع محصول اعم از صنعتی و کشاورزی و نوع فناوری تولید
- برقراری تعرفه یا جریمههای بازدارنده مصرف بیش از حد استاندارد
- ایجاد و توسعه بازارهای محلی آب
- الزام فعالیتهای صنعتی به بهروزرسانی فناوری
- تدوین الگوی کشت متناسب با اقلیم مناطق مختلف کشور
- تمرکز استقرار صنایع با مصرف بالای آب در سواحل جنوبی کشور
- بازسازی شبکه آب و فاضلاب
- رعایت کلیه ملاحظات زیست محیطی
- عدم انتقال بیشتر آب بین حوضهای برای مصارف کشاورزی و صنعت
- ارتقای بهرهوری و صرفهجویی
- ساماندهی کمی و کیفی زهابهای کشاورزی
- فرهنگسازی عمومی و ایجاد انگیزه درخصوص مدیریت مصرف آب شرب،
- الزام فعالیتهای صنعتی و ساختمانهای طبقاتی به اجرای سیستمهای تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آب نصب کنتورهای هوشمند
- بهرهبرداری از ظرفیت کشاورزی فراسرزمینی
- ایجاد هماهنگی لازم بین قوای سه گانه برای انسداد چاههای غیرمجاز
- الزام به ممنوعیت کاشت محصولات تولیدی در فضای باز
- خرید چاههای کم بازده کشاورزی برای تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی،
- توجه ویژه به افزایش تراز مثبت تجارت آب مجازی
- تعیین استاندارد وسعت فضای سبز و نوع گیاهان مورد استفاده و میزان آب قابل مصرف با توجه به اقلیم مناطق مختلف کشور.
۰۳ آذر ۱۳۹۸
شرکت آتی نگر
(گردآوری: امید چمنی)
منابع:
۱- روزنامه دنیای اقتصاد
۲- مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری
۳-اتاق بازرگانی ایران
۴-مرکز ملی بهره وری ایران